2cd95ae59d42564896b2bb6f7e47f7b9

تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ+ انواع و تعاریف هر یک

نقش و نیاز مخاطب در تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ، امری مهم و ضروری تلقی شده و محتوا باید مخاطب را جذب کند.

مقدمه

تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ، نیازمند بررسی کتاب ها و مقالات مختلف می باشد. برای اینکه بتوانید تولید محتوایی خلاقانه داشته باشید، باید علم خود را در این زمینه به روز نگه دارید. در این مقاله نیز ما برای آشنایی شما با تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ، مواردی را عنوان می کنیم. افراد جوان به راحتی می توانند تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ را به عنوان یک مهارت فرا گرفته و از آن درآمد داشته باشند. اگر رشته ی شما به این مبحث مرتبط باشد، می توانید از مقالات و کتاب ها برای بالا بردن اطلاعات خود استفاده کرده یا مدیریت یک مجموعه ی تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ را بر عهده بگیرید. افرادی که نویسنده ی محتوا هستند، با مطالعه ی مقالات تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ می توانند به افزایش دانش خود و بالا بردن کیفیت محتواهای خود کمک کنند.

  • تعریف و اهمیت دیجیتال مارکتینگ
  • جایگاه انواع رسانه ها در دیجیتال مارکتینگ
  • راه‌ های ارتباطی با مشتریان در دیجیتال مارکتینگ
  • تاثیر محتوای کیفی در ارتباط با مشتریان
  • استفاده از شبکه‌ های اجتماعی به عنوان ابزاری برای تبلیغات و تولید محتوا
  • استفاده از محتوای تعاملی در دیجیتال مارکتینگ
  • آشنایی با مفاهیم تخصصی در زمینه سئو و دیجیتال مارکتینگ
  • انواع دیجیتال مارکتینگ
  • کانتنت مارکتینگ یا تکست مارکتینگ
  • اینفوگرافیک مارکتینگ
  • ویدیو مارکتینگ
  • پادکست مارکتینگ
  • موبایل مارکتینگ
  • تعداد دفعات مناسب انتشار محتوا برای بازاریابی دیجیتال موثر
  • چطور می‌ توان محتوای دیجیتال را به صورت مداوم به‌ روزرسانی کرد و نسبت به رقبای خود برتری حاصل کرد؟
  • نتیجه گیری

تعریف و اهمیت دیجیتال مارکتینگ

دیجیتال مارکتینگ چیست؟ اولین سوالی که برای تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ پیش می آید، همین سوال است. تولید محتوا گام به گام میتواند برای موفقیت در زمینه ی تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ مفید باشد. آموزش مراحل تولید محتوا می تواند به ما برای موفقیت در تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ کمک کند. با پیشرفت کسب و کارهای آنلاین، فروش محصولات و بستر آن ها تغییر کرده است. اهمیت آموزش تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ زمانی برای ما مشخص می شود که بتوانیم در این بستر موفق عمل کنیم.

جایگاه انواع رسانه ها در دیجیتال مارکتینگ

برای تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ، باید تمام توجه خود را به مخاطب معطوف کنید. محتوا پادشاه است!!!! دلیل نامگذاری این است که تولید محتوا می تواند فروش شما را افزایش دهد. با کمک تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ می توانید به جایگاه انواع رسانه ها در تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ پی ببرید. تولید کننده محتوا یعنی چه؟ فردی که با کمک تولید محتوا به بالا بردن جایگاه تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ یک کسب و کار کمک می کند، به عنوان یک تولید کننده محتوا شناخته می شود. انواع رسانه های مجازی می توانند مخاطبان زیادی را برای سایت شما آورده و ترافیک سایتتان را افزایش دهند. فعالیت در سایر رسانه ها در کنار سایت، می تواند مسیر موفقیت شما را بهتر کند.

راه‌ های ارتباطی با مشتریان در دیجیتال مارکتینگ

در تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ باید راه ارتباطی با مشتریان را معرفی کرد. این موضوع می تواند در اعتماد سازی مشتریان موثر بوده و در نهایی سازی خرید آن ها موثر باشد. همه چیز درباره دیجیتال مارکتینگ نیز بیان می کند که برای جذب مخاطبین، باید اطلاعات تماس خود را در سایت قرار دهید. دیجیتال مارکتینگ در کسب و کار را جدی گرفته و برای اثر بخشی تولید محتوا از آن استفاده کنید.

تاثیر محتوای کیفی در ارتباط با مشتریان

تولید محتوا به صورت دورکاری می تواند زمینه ای را برای بالا بردن رتبه ی تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ یک سایت داشته باشد. با کمک این کار شما از طریق دادن اطلاعات مفید، مخاطب را جذب کرده و فروش خود را افزایش می دهید. وقتی مشتریان به شما اعتماد کنند، با شما ارتباط گرفته و زمینه ای برای بالا بردن فروش شما ایجاد می شود. شغل تولید محتوا به صورت دورکاری می تواند به کسب و کارهای بسیاری کمک کند تا در فضای آنلاین دیده شوند. مقالات همه چیز درباره ی دیجیتال مارکتینگ می توانند به کسب درآمد شما کمک کنند.

استفاده از شبکه‌ های اجتماعی به عنوان ابزاری برای تبلیغات و تولید محتوا

می توانید با کمک شبکه های اجتماعی به تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ پرداخته و محصولات و خدمات خود را معرفی کنید. با این کار، افراد بیشتری از خدمات شما مطلع شده یا از شما خرید می کنند. برای تبلیغات کسب و کار خود از فرصت ها استفاده کنید. شبکه های اجتماعی به عنوان راهی آسان برای تبلیغات و تولید محتوا شناخته می شوند که تبلیغات در آن ها هزینه ای برای شما ندارد. استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟ این استراتژی نیز اهمیت استفاده از شبکه های اجتماعی را بیان می کند.

استفاده از محتوای تعاملی در دیجیتال مارکتینگ

محتوای تعاملی در تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ از ارزش بالایی برخوردار است. صفر تا صد مارکتینگ اهمیت این موضوع را بیان می کند. در صفر تا صد مارکتینگ، می آموزید که برای بالا بردن اهمیت یک سایت یا شبکه ی اجتماعی باید از محتوای تعاملی استفاده کنید. بسته به انواع دیجیتال مارکتینگ، محتوای تعاملی در قالب های مختلف می تواند مورد استفاده قرار گیرد. تولید محتوا به چه معناست نیز اهمیت تولید محتوای تعاملی را به شما یادآور شده و برای این امر شما را راهنمایی می کند. تولید محتوا به چه معناست، بیان می کند که برای بالا بردن جایگاه سایت خود باید از تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ به گونه ای استراتژیک بهره ببرید.

آشنایی با مفاهیم تخصصی در زمینه سئو و دیجیتال مارکتینگ

در زمینه ی تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ، تعاریف و اصطلاحات گوناگونی وجود دارند. تولید محتوا صفر تا صد در این زمینه شما را راهنمایی می کند. با کمک تولید محتوا صفر تا صد می توانید کسب و کار خود را توسعه دهید.

انواع دیجیتال مارکتینگ

انواع مختلفی از تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ وجود دارند. با کمک انواع دیجیتال مارکتینگ می توان فروش یک مجموعه را افزایش داد. در ادامه، انواع تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ را نام می بریم:

کانتنت مارکتینگ یا تکست مارکتینگ

بازاریابی نقش مهمی در تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ دارد. کانتنت مارکتینگ یکی از انواع دیجیتال مارکتینگ است و در بازاریابی نقش اساسی دارد. محتوای متنی به عنوان یکی از انواع محتوای دیجیتال شناخته شده و در فروش نقش بسزایی دارد. بنیادی ترین نوع دیجیتال مارکتینگ نیز تکست مارکتینگ می باشد.

اینفوگرافیک مارکتینگ

اینفوگرافیک مارکتینگ، یک نوع محتوای تصویری است که با کمک آن می توان جایگاه تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ را بالا برد.

ویدیو مارکتینگ

به عنوان روشی برای تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ شناخته می شود.

پادکست مارکتینگ

با کمک محتوای صوتی نیز می توان تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ را انجام داد. شناخت پادکست مارکتینگ به عنوان یکی از اجزای دیجیتال مارکتینگ ضروری می باشد.

موبایل مارکتینگ

موبایل مارکتینگ می تواند به تولید محتوا و بالا بردن جایگاه سایت یا شبکه های اجتماعی شما کمک کند.

تعداد دفعات مناسب انتشار محتوا برای بازاریابی دیجیتالی موثر

برای اینکه در زمینه ی تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ موفق عمل کنید، باید توجه داشته باشید که تعداد انتشار محتوا تاثیر زیادی در این موضوع دارد.

چطور می‌ توان محتوای دیجیتال را به صورت مداوم به‌ روزرسانی کرد و نسبت به رقبای خود برتری حاصل کرد؟

تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ جواب این سوال را به شما می دهد. برای محتوای متنی و سایت ها می توان با کمک مقالات به روز و کاربردی، محتوای دیجیتال را در جایگاه بالاتری قرار داد. با این کار در گوگل جایگاه بالاتری کسب کرده و در بین رقبا متمایز می شوید.

نتیجه گیری

تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ انواع مختلفی داشته و می تواند فروش یک مجموعه را بالا برده یا آن را کاهش دهد. افزایش فروش یا کاهش آن به محتوای تولیدی برمی گردد. محتوای جذاب می تواند مخاطبان زیادی را جذب کرده و در بازاریابی یک مجموعه موثر باشد. در این مقاله، نکات بسیاری را در زمینه ی تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ عنوان کردیم. امیدواریم این مقاله برای شما کاربردی بوده باشد.

طراحی-استراتژی-بازاریابی-دیجیتال

آموزش جامع تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ در 7 مرحله

طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می‌کند که حضوری قدرتمند در فضای دیجیتال داشته باشید. این حضور قدرتمند یعنی دیده‌شدنِ حداکثری، افزایش چندین برابری فروش و رشد کسب‌وکار!

در این مطلب تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ را در 7 مرحله خواهید آموخت. اگر شما هم می‌خواهید از تمام پتانسیل‌های بیزینس خود استفاده کرده و به هدف خود دست پیدا کنید، این فرصت را از دست ندهید.

راهنمای مطالعه:

چرا باید تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ را جدی بگیرید؟

فرمانده‌ای که جنگ را بدون استراتژی شروع کند چه سرنوشتی دارد؟ به‌خصوص اگر این فرمانده با چندین و چند دشمن بزرگ و کوچک مواجه باشد؟

شاید این فرمانده در چند جنگ به‌صورت شانسی پیروز شود اما خیلی زود در برابر دشمنان خود شکست خواهد خورد!

ورود به عرصه نبرد بدون هدف‌گذاری، شناختن نقاط ضعف و قوت نیروی خودی و دشمن و برنامه‌ای جامع هیچ نتیجه‌ای جز شکست نخواهد داشت. این شکست منجر به هدر رفتن سرمایه‌های مالی و انسانی، سرخوردگی و ناامیدی، خدشه‌دارشدن اعتبار و از دست رفتن اهداف می‌شود.

ورود به عرصه دیجیتال مارکتینگ هم مثل آغاز کردن یک جنگ تمام‌عیار است؛ این جنگ تا زمانی که بخواهید درآمد و اعتبار داشته باشید، ادامه خواهد داشت.

رقبای کوچک و بزرگ شما هم از هیچ کاری برای شکست شما دریغ نمی‌کنند؛ پس بهتر است قبل از ورود به این نبرد تدوین سند استراتژی دیجیتال مارکتینگ را جدی بگیرید.

با انجام این کار شما می‌توانید سهم بزرگی از این بازار پرتراکنش را به خود و کسب‌وکاری که برای رشد آن تلاش می‌کنید، اختصاص بدهید.

زمان نشستن پشت میز طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ فرا رسیده است. با خواندن این مطلب شما هم می‌توانید یک استراتژی بازاریابی دیجیتال دقیق طراحی کنید و ورودی قدرتمند به بازار دیجیتال داشته باشید.

7 مرحله طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ

مسیری که تا اینجا آمدیم به این ترتیب بود:

اول به سؤال استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست پاسخ دادیم و بعد انواع استراتژی‌ دیجیتال مارکتینگ را بررسی کردیم.

حالا وقت آن است که با انجام 7 مرحله، استراتژی دیجیتال مارکتینگ را طراحی و تدوین کنیم. پیشنهاد می‌کنیم اگر هنوز مطالب قبلی را نخوانده‌اید، در ابتدا به سراغ آن‌ها بروید و بعد یادگیری مراحل تدوین استراتژی دیجیتال را آغاز کنید.

استراتژی دیجیتال مارکتینگ باید با به‌کارگیری پتانسیل تمام رسانه‌های دیجیتال، داده‌ها و با استفاده از دانش فنی انجام شود تا نتیجه آن خلق ارزش برای مشتریان و بیزینس باشد.

برای رقم خوردن این اتفاق باید مراحل زیر را به‌صورت دقیق و اصولی اجرا کنید.

1. طراحی پرسونای مخاطب هدف

برای طراحی هر استراتژی بازاریابی دیجیتال یا آفلاینی باید بدانید که مخاطب شما کیست و چه ویژگی‌هایی دارد؛ این کار با طراحی پرسونای مشتری انجام می‌شود.

طراحی پرسونای هدف به شما یک دید جامع‌نگر می‌دهد تا استراتژی خود را با توجه به ویژگی‌ها، نیازها، خواسته‌ها، ترس‌ها، انگیزه و مشکلات مشتری خود طراحی کنید.

در ضمن شما می‌توانید با سگمنتیشن مشتریان یا بخش‌بندی بازار، به بهترین نتیجه ممکن در هر کدام از کانال‌های بازاریابی آنلاین دست پیدا کنید.

پرسونای مشتری که طراحی می‌کنید باید دقیق و واقعی باشد و به‌صورت کلی شخصیت مشتری یا مشتریان شما را انعکاس دهد. حتماً به این نکته توجه کنید که برای انجام این کار باید از داده‌های واقعی استفاده کنید. این داده‌ها از راه تحقیق، نظرسنجی و مصاحبه با مخاطبان هدف به دست می‌آید.

اگر شما فقط روی فرضیات تکیه کنید، ممکن است استراتژی بازاریابی شما دچار مشکل شود و در مسیر اشتباهی حرکت کند.

پرسونای مخاطب هدف را چگونه طراحی کنیم؟

برای طراحی پرسونای مخاطب هدف باید تحقیقات وسیعی درباره مشتریان، مشتریان احتمالی و افرادی که خارج از محدوده مخاطبان شما هستند انجام شود.

این کار به عوامل مختلفی مثل بیزینس مدل شما (این‌که B2B است یا B2C) یا حتی قیمت کالا و خدمات شما بستگی دارد. برای شروع این کار می‌توانید با جمع‌آوری اطلاعات زیر شروع کنید.

اگر هم می‌خواهید درباره طراحی پرسونای مخاطب بیشتر بدانید حتماً مقاله آموزش طراحی پرسونای مخاطب هدف را مطالعه کنید.

اطلاعات کمی و دموگرافیک
  • محل زندگی: با استفاده از ابزارهای تجزیه و تحلیل سایت شناسایی کنید که بیشترین ترافیک ورودی را از کدام شهرها و محله‌ها دریافت می‌کنید.
  • سن: این‌که سن مخاطب شما چقدر تأثیرگذار است، به نوع بیزینس بستگی دارد. برای فهمیدن سن مخاطب هدف خود می‌توانید از پایگاه داده مشتریان و تحقیقات بازار بهره ببرید.
  • درآمد: میزان درآمد واقعی مخاطب شما جزء اطلاعات شخصی دسته‌بندی می‌شود.

برای به دست آوردن تقریبی این اطلاعات می‌توانید از منابعی مثل گزارش‌ سالیانه سایت‌های معتبر کاریابی، پرسشنامه یا مصاحبه‌های خصوصی استفاده کنید.

  • عنوان شغلی: با استفاده از پایگاه داده مشتریان خود می‌توانید یک ایده تقریبی درباره عنوان یا سمت شغلی مخاطب خود به دست بیاورید. انجام این کار برای کسب‌وکارهای B2B اهمیت بیشتری دارد.
اطلاعات کیفی و روانشناختی
  • اهداف: هر محصول یا خدمتی برای رفع نیاز یا حل مشکل خاصی به مخاطبان عرضه می‌شود. با توجه به همین اصل می‌توانید بفهمید که اهداف مشتریان شما چیست.

برای به دست آوردن اطلاعات دقیق‌تر می‌توانید با مشتریان واقعی خود صحبت کنید و از تجربه فروشندگان محصول یا پشتیبانان بهره ببرید تا از فرضیه خود مطمئن شوید. البته در نظر گرفتن علم روانشناسی برای تحلیل این اطلاعات بسیار ضرورت دارد.

  • چالش: برای کشف چالش‌های مخاطب باید تا جای ممکن به او نزدیک شوید. برای گردآوری بهترین اطلاعات می‌توانید با کسانی که بیشترین ارتباط را با مخاطبان دارند (مثل فروشندگان، بازاریاب‌ها، کارمندان بخش CRM و پشتیبان‌های تلفنی) مصاحبه کنید؛ آن‌ها بیشتر از هرکسی به درد و دل مخاطب شما گوش داده‌اند!
  • سرگرمی‌ها و علایق: از مشتریان و کسانی که در بازه سنی مخاطبان هدف شما قرار دارند، در مورد سرگرمی‌ها و علایق آن‌ها بپرسید.

این‌که چه چیزی باعث لذت بردن مخاطب هدف شما می‌شود، برای تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ کاربردهای زیادی دارد. در واقع این اطلاعات وقتی می‌خواهید کمپین دیجیتال طراحی کنید، عصای دستتان خواهد بود.

  • اولویت‌ها: مخاطب شما به چه چیزی بیشتر اهمیت می‌دهد؟ قیمت کمتر، کیفیت بیشتر، پشتیبانی بهتر و یا حس خوبی که از برند شما می‌گیرد؟

شما با ارسال پرسش‌نامه به مشتریان خود، می‌توانید درباره اولویت‌های آن‌ها اطلاعاتی کاربردی به دست بیاورید که تأثیر به‌سزایی روی استراتژی شما بگذارد.

برای جمع‌آوری این اطلاعات نیاز است که یک پرسشنامه بازاریابی حرفه‌ای تدوین کنید.

نمونه طراحی پرسونای مخاطب برای تدوین استراتژی دیجیتال

در مثال زیر شما می‌توانید پرسونای مخاطب طراحی شده برای استراتژی بازاریابی دیجیتال یک برند آرایشی و زیبایی را مشاهده کنید.

2. اهداف کسب‌وکار خود را تعیین کنید

«اگر ندانید مقصد کجاست، رانندگی فقط شما را دورتر می‌کند!»

برای استراتژی دیجیتال مارکتینگ هم باید اهداف خود را به‌طور دقیق مشخص کنید تا این اهداف با اهداف اساسی کسب‌وکار شما همسو باشد؛ فقط در این صورت می‌توانید برنامه‌ریزی دقیقی انجام بدهید و بازدهی فعالیت‌های خودتان را اندازه بگیرید.

به‌عنوان ‌مثال ممکن است هدف یک کسب‌وکار فرضی فروش نرم‌افزارهای حسابداری، افزایش درآمد 20 درصدی از طریق کانال‌های دیجیتال باشد.

در استراتژی دیجیتال مارکتینگ این کسب‌وکار به تناسب این هدف، هدف افزایش 50 درصدی جذب لید در بازه زمانی 6 ماهه در نظر گرفته می‌شود.

در مرحله هدف‌گذاری برای تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ بهترین کار استفاده ازروش هدف‌گذاری SMART است. اگر با این روش آشنایی ندارید، حتماً مطلب مربوط به آن را در مجله آژانس رسانه ای امکان مطالعه کنید.

3. کانال‌های بازاریابی دیجیتال کسب‌وکار خود را ارزیابی کنید

ماهیگیرهای حرفه‌ای همیشه مدل‌های مختلف چوب، لنسر، قلاب و طعمه را همراه دارند و با توجه به شرایط از ابزاری استفاده می‌کنند که بیشترین کارایی را دارد. کانال‌های مختلف بازاریابی دیجیتال هم ابزارهای شما برای دست‌یابی به مخاطب هدف، افزایش شاخص آگاهی از برند و افزایش درآمد هستند.

برای تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال مارکتینگ باید این کانال‌ها را به‌خوبی بشناسید، بدانید هر کدام از آن‌ها چه نقاط ضعف و قوتی دارند و نرخ بازگشت سرمایه‌ (ROI) آ‌ن‌ها چقدر است.

قبل از شروع به نگارش استراتژی دیجیتال باید یک لیست از کانال‌هایی که به آن‌ها دسترسی دارید تهیه کنید تا بتوانید دیدی جامع‌ داشته باشید. این کانال‌ها به 3 دسته کلی تقسیم می‌شوند که در ادامه آن‌ها را بیشتر بررسی می‌کنیم.

v   رسانه‌های مالکیت شخصی (Owned Media)

Owned Media رسانه‌ها و کانال‌های دیجیتالی هستند که به کسب‌وکار شما تعلق دارند. شما روی این رسانه‌ها کنترل کاملی دارید و می‌توانید با انجام فعالیت منظم و هدفمند روی آن‌ها، در طولانی‌مدت به بیشترین سود دست پیدا کنید.

رسانه‌هایی مثل وب‌سایت، خبرنامه، بلاگ، صفحه اینستاگرام، کانال تلگرام، کانال آپارات و یوتیوب، صفحه لینکدین و صفحه فیس‌بوک بیزینس شما جزو این دسته هستند.

حتی صفحه‌ای که برای بیزینس خودتان روی سایت ویرگول می‌سازید و در آن محتوا منتشر می‌کنید هم در دسته‌بندی Owned Media قرار می‌گیرد.

v   رسانه‌های کسب‌شده (Earned Media)

Earned Media رسانه‌هایی هستند که به کسب‌وکار شما تعلق ندارند اما بدون این‌که برای آن‌ها ریالی پول بپردازید، برای شما ارزش ایجاد می‌کنند.

این رسانه‌ها حاصل فعالیت موفقیت‌آمیز شما در مارکت و تمام تلاش‌هایی است که در زمینه بهبود روابط‌عمومی سازمان خود انجام داده‌اید.

به‌عبارت‌دیگر رسانه‌های کسب‌شده را می‌توان به‌عنوان بازاریابی دهان به دهان هم تعبیر کرد. به این شکل که فعالیت‌های مثبت شما باعث می‌شود که در فضای مجازی از برند شما صحبت شود، در شبکه‌های اجتماعی منشن شوید یا با دادن لینک به کسب‌وکار شما ارجاع داده شود.

البته نوع دیگری از رسانه‌های کسب‌شده وجود که برای آن پول پرداخت می‌شود. به این شکل که شما با پرداخت مبلغی می‌توانید در سایت‌های دیگر رپورتاژآگهی منتشر کرده و برای بیزینس خود PR) Public Relation) مثبت ایجاد کنید.

این کار باید به‌صورت کاملاً طبیعی انجام ‌شود تا علاوه‌بر تأثیرات مثبت بر روی دیدگاه عمومی درباره برند شما، بر روی بهبود سئو سایت نیز اثر بگذارد.

v   کانال‌های پولی (Paid Media)

Paid Media کانال‌ها یا رسانه‌های دیجیتالی هستند که شما برای تبلیغات در آن‌ها پول می‌پردازید.

این رسانه‌ها شامل تبلیغات گوگل (Google Ads)، تبلیغات اینستاگرام، تبلیغات بنری، تبلیغات نمایشی، تبلیغات نیتیو، تبلیغات اپلیکیشنی، تبلیغات تلگرامی، تبلیغات لینکدین، تبلیغات پری رول آپارات و دیگر انواع تبلیغات اینترنتی می‌شوند.

استفاده از این تبلیغات بدون محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) ممکن است برای شما ارزش افزوده‌ای ایجاد نکند.

چطور از رسانه‌های مختلف در تدوین استراتژی دیجیتال استفاده کنیم؟

بعد از این‌که شما یک لیست از رسانه‌های دیجیتالی که در اختیار دارید تهیه کردید، باید ببینید که کدام یک از آن‌ها برای شما مناسب هستند.

مناسب بودن یا نبودن این رسانه‌ها به معیارهای مختلفی مثل «حضور مخاطبان هدف شما در آن‌ها، هزینه‌ها و میزان ارزشی که خلق می‌کنند» بستگی دارد. پس از گزینش رسانه‌ها مناسب شما باید استراتژی خود را با توجه به امکانات هر کدام تدوین کنید.

فعالیت در این رسانه‌های گزینش‌شده بهترین راه برای رسیدن به هدف موردنظرِ کسب‌وکار شماست. در مراحل بعدی طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ هر کدام از این 3 دسته را بررسی می‌کنیم.

به این نکته توجه کنید که هر رسانه مثل بخشی از ارتش شما در نبرد با سایر رقبا است. شما باید از آن‌ها با توجه به نقاط ضعف و قوتشان استفاده کنید تا به نتیجه دلخواه برسید.

4. برنامه‌ریزی برای تولید محتوا در رسانه‌های مالکیت شخصی

در سازمان‌دهی جنگی همیشه قلب لشکر محل قرارگیری مهم‌ترین و حیاتی‌ترین نیروها هستند.

رسانه‌های مالکیت شخصی نیز قلب استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما هستند؛ بنابراین باید روی تولید محتوا برای این رسانه‌ها سرمایه‌گذاری ویژه‌ای کنید.

هر محتوایی که شما در صفحات سایت خود مثل صفحه درباره ما، توضیحات محصول، بلاگ پست‌ها، کتاب‌های الکترونیکی، اینفوگرافیک‌ها، پادکست‌ها، ویدیوها، عکس‌ها و پست‌‌های شبکه‌اجتماعی منتشر می‌کنید، مهم‌ترین صدایی است که از برند شما به گوش می‌رسد.

انتشار محتوا ترافیک سایت شما را افزایش می‌دهد، بازدیدکنندگان وب‌سایت شما به لید و در نتیجه مشتری تبدیل می‌کند، تصویر خوبی از برند شما در فضای دیجیتال می‌سازد و در کنار همه‌ی این‌ها بهترین راه برای بهینه‌سازی سئو سایت شما است!

هدف شما از تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال هر چیزی که باشد، با تولید محتوای مناسب می‌توانید به آن دست پیدا کنید. در ادامه به نکاتی که برای برنامه‌ریزی این مرحله نیاز دارید، اشاره کوتاهی شده است.

چگونه تولید محتوا در وبسایت را برنامه‌ریزی کنیم؟

  • ایده گرفتن از گذشته: هدفی که در مرحله دوم طراحی کرده‌اید را پیش روی خودتان بگذارید.

با توجه به این هدف باید ببینید کدام محتواهایی که تاکنون در رسانه‌های مالکیت شخصی منتشر کرده‌اید، نتیجه‌بخش بوده‌اند و با توجه به این نکته آن‌ها را رتبه‌بندی کنید.

راز این مرحله، تشخیص محتواهایی است که اثربخش هستند و محتواهایی که اثری ندارند؛ با توجه به این نتیجه می‌توانید برای ادامه مسیر برنامه‌ریزی کنید.

  • پیدا کردن گپ محتوایی: گپ محتوایی یا شکاف محتوایی رسانه‌های خود را شناسایی کنید.

گپ محتوایی، سؤالات، موضوعات موردنظر و چالش‌های پرسونای مخاطب شماست که تاکنون به بررسی آن‌ها نپرداخته‌اید.

  • تدوین تقویم محتوا: با توجه به اطلاعاتی که در مراحل قبلی به ‌دست آورده‌اید، یک تقویم محتوایی تنظیم کنید.

این تقویم باید شامل عنوان، ساختار، هدف، کانال انتشار و تمام جزئیات مربوط به محتوا باشد. همچنین باید مقدار بودجه، بایدها و نبایدها، زمان انتشار و استانداردها را پوشش دهد.

اگر دوست‌ دارید درباره این مطلب بیشتر بدانید، پیشنهاد می‌کنیم مقاله استراتژی بازاریابی محتوا را مطالعه کنید.

5. برنامه‌ریزی برای رسانه‌های اکتسابی

حالا نوبت آن است که با نگاه به فعالیت‌های قبلی ببینید که به چه جایگاهی در رسانه‌های دیجیتال دست پیدا کرده‌اید.

این کار به شما کمک می‌کند تا بدانید با تمرکز روی کدام کانال‌ها بیشترین بازخورد مثبت را دریافت خواهید کرد.

برای ارزیابی رسانه‌های اکتسابی می‌توانید از ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکس استفاده کنید. گوگل آنالیتیکس ابزاری است که می‌توانید از آن برای کشف منبع ورودی ترافیک سایت خود بهره ببرید.

در کنار این ابزار، ابزارهای دیگری برای بررسی سوشال لیسینینگ وجود دارند.

با این کار متوجه خواهید شد که کدام محتواهای منتشرشدۀ شما در رسانه‌های دیگر بیشترین اثربخشی را داشته‌اند. از طرف دیگر می‌توانید به یک لیست سیاه از رسانه‌هایی که بی‌ثمر هستند دست پیدا کنید.

به این ترتیب می‌توانید بفهمید که فعالیت‌های شما در کدام کانال‌ها بیشترین نرخ اینگیجمنت و اشتراک‌گذاری را دارد.

با توجه به نتیجه این بررسی، باید محتوایی که درباره کسب‌وکار شما در رسانه‌های دیگر منتشر می‌شود را مدیریت کنید و یک برنامه‌ریزی بر اساس اطلاعات امتحان‌شده انجام دهید.

با نگاه به این نتیجه خواهید فهمید که انجام چه کاری باعث انعکاس مزایای برند شما در رسانه‌های دیجیتال می‌شود.

6. کانال‌های تبلیغاتی خود را مدیریت کنید

وقتی پای پول خرج کردن برای جلب مخاطبان و مشتریان به وسط می‌آید، باید تمام جوانب آن سنجیده شود.

«اگر پیش از این پول زیادی برای تبلیغات خرج کرده‌اید و به نتیجه موردنظر نرسیده‌اید، وقت آن است که تجدیدنظر کرده و رویکرد جدیدی اتخاذ کنید!»

برای این کار باید تمام رسانه‌های تبلیغات پولی خود را ارزیابی کنید تا ببینید کدام یک بیشترین نرخ تبدیل را داشته است. 2 ابزار گوگل تگ منیجر و گوگل آنالیتیکس در این مسیر بسیار کاربردی هستند.

نتیجه این کار یک تصمیم‌گیری مهم برای استراتژی دیجیتال مارکتینگ بیزینس شماست؛ این‌که کدام رسانه‌های ارزش صرف هزینه را دارند و شما را به هدف مدنظر می‌رساند و کدام‌ها نه.

داشتن لیست این رسانه‌ها برای نتیجه‌گیری در دیجیتال مارکتینگ بسیار ضروری است.

7. مراحل قبلی را جمع‌بندی کنید

اگر مراحل قبلی را با دقت و حساسیت بالا طی کرده باشید، حالا به اطلاعات زیادی دست پیدا کرده‌اید و وقت جمع‌بندی آن رسیده است.

این اطلاعات به شما کمک می‌کنند تا مخاطب خود را بشناسید، بدانید چه کانال‌هایی را برای جذب مخاطبتان در اختیار دارید، نقاط ضعف و قوت رسانه‌های در دسترس را کشف کرده‌اید و می‌دانید کی و کجا باید سرمایه‌گذاری کنید و چه زمانی باید عقب بکشید.

با جمع‌بندی این اطلاعات می‌توانید برای شیوه فعالیت خودتان در فضای دیجیتال برنامه‌ریزی کرده و معیارهای اندازه‌گیری KPI آن را تعریف کنید. به این ترتیب بیزینس شما یک برنامه جامع برای بازاریابی در فضای دیجیتال دارد؛ برنامه‌ای که به آن سند استراتژی دیجیتال مارکتینگ می‌گویند.

استراتژی دیجیتال مارکتینگی که شما برای کسب‌وکار خود تدوین می‌کنید، نقشه راهی است که باید در طولانی‌مدت طی کنید.

این استراتژی باید در بازه‌های زمانی مشخص مثلا هر 6 یا 12 ماه یک‌بار مورد ارزیابی مجدد قرار بگیرید تا ایرادات آن رفع گردد.

انواع استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ

توجه به این نکته الزامی است که شما با طی کردن 7 مرحله تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ می‌توانید یک سند کامل داشته باشید.

این سند اما بدون داشتن اطلاع از انواع استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ و دیدن نمونه‌های آن کاربردی نخواهد بود. به عبارت دیگر شما باید بدانید که از این سند چگونه استفاده کنید تا بازدهی داشته باشد.

در مقاله انواع استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ مطالب جامعی آماده‌ کرده‌ایم که پیشنهاد می‌شود آن را از دست ندهید.

ساختار استراتژی دیجیتال مارکتینگ باید چگونه باشد؟

تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ به یک دید جامع‌نگر و مارکتینگی نیاز دارد.

به همین دلیل ساختارها و مدل‌های مختلفی برای تدوین و طراحی استراتژی دیجیتال شکل گرفته‌اند. هر کدام از این مدل‌ها به شما کمک می‌کنند که از جنبه جدیدی به ایده‌ای که برای آینده کسب‌وکار خود دارید، نگاه کنید و تصمیمات درست‌تری بگیرید.

طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ بر اساس فریم ورک RACE یکی از مدل‌هاست که بیشترین کارایی را دارد. برای درک بهتر شما عزیزان این فرم ورک را در بلاگ پست تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ بر اساس فریم ورک RACE بررسی کرده‌ایم.

کلام پایانی؛ تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ در کانون ایران نوین

طراحی و تدوین سند استراتژی دیجیتال مارکتینگ کاری پرجزئیات و تخصصی است؛ به عبارت دیگر شما باید اطلاعات زیادی درباره رفتار مخاطب در شبکه‌های اجتماعی و گوگل، پتانسیل‌های موجود در هر کدام از رسانه‌های دیجیتال و نقاط ضعف و قوت رسانه‌های تبلیغات پولی داشته باشید.

از طرف دیگر رسانه‌های دیجیتال با سرعتی باورنکردنی مدام در حال تغییر و تحول هستند و مدام تِرندهای جدید طرفدار پیدا می‌کنند.

با توجه به این چالش‌ها تدوین و اجرای درست استراتژی دیجیتال مارکتینگ گاهی می‌تواند سخت‌تر از چیزی باشد که به نظر می‌رسد. البته همیشه آزمون‌وخطا می‌تواند آموزنده باشد ولی گاهی این آزمایش‌ها به بهای ضرر و زیان‌های سنگین و حتی ضربه به‌نام برند تمام می‌شوند.

برای جلوگیری از ایجاد این مشکلات و دست‌یابی به هدف کسب‌وکار، واحد دیجیتال مارکتینگ آژانس رسانه ای امکان برای تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ مؤثر در کنار شما خواهد بود!

متخصصین کانون ایران نوین با ارائه بهترین راهکارهای بازاریابی در فضای دیجیتال همراه شما خواهند بود تا به رشدی که مدنظر دارید، دست یابید و از این بازار پرمخاطب سهم بیشتری ببرید.

برای مشاوره و تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ می‌توانید با ما در آژانس رسانه ای امکان در تماس باشید.

قیف-بازاریابی-Marketing-funnel-آژانس-امکان

قیف بازاریابی و قیف تجربه مشتری چیست؟ مراحل و اهمیت انها


از مرحله اولی که شخصی با بیزینس آشنا می‌شود تا مرحله خرید، قیف‌های بازاریابی مسیرهای تبدیل و فراتر از آن را ترسیم می‌کنند. تجزیه و تحلیل دقیق قیف بازاریابی این امکان را می ­دهد تا ما بدانیم در بیزینس خود چه کاری انجام دهیم تا در مراحل خاص بر مصرف کنندگان تأثیر بگذاریم. با ارزیابی هر مرحله از قیف­ بازاریابی خود، به طور هدفمند می­‌توانیم فروش و وفاداری بیشتر همچنین آگاهی از برند قوی­تری داشته باشیم.

قیف بازاریابی چیست؟

قیف بازاریابی تجسمی برای درک فرآیند تبدیل سرنخ­‌ها (leads) به مشتریان است، همانطور که از دیدگاه مارکتینگ (فروش) درک می شود. ایده این است که مانند یک قیف، بازاریابان شبکه گسترده‌ای را برای جذب هرچه بیشتر سرنخ‌ها ایجاد می‌کنند و سپس به آرامی مشتریان احتمالی را از طریق تصمیم خرید پرورش می‌دهند و این افراد را در هر مرحله از قیف محدود می‌کنند.

در حالت ایده‌آل، این قیف بازاریابی در واقع یک استوانه بازاریابی خواهد بود و همه سرنخ‌های ما به مشتری تبدیل می‌شوند. اگرچه این یک واقعیت برای کسب‌وکارها نیست، اما بخشی از کار یک بازاریاب است که تا آنجا که ممکن است سرنخ‌ها را به مشتری تبدیل کند، بنابراین قیف را استوانه‌ای‌تر می‌کند.

مهم است که توجه داشته باشیم که یک نسخه مورد توافق از قیف وجود ندارد. برخی از آنها «مراحل» زیادی دارند در حالی که برخی دیگر مراحل کمی دارند و نام­‌ها، اقدامات متفاوتی دارند که توسط کسب و کار و مصرف کننده برای هر یک انجام می‌­شود.

مراحل و تبدیل­ های قیف بازاریابی

من شما را مرحله به مرحله از درون قیف می­گذرانم تا درک کاملی از نحوه کار آن را کسب کنید.

  • آگاهی (Awareness): آگاهی بالاترین مرحله قیف بازاریابی است. مشتریان بالقوه از طریق کمپین­ های بازاریابی و تحقیق و کشف مصرف کننده به این مرحله کشیده می­شوند. اعتماد و رهبری فکری با رویدادها، تبلیغات، نمایشگاه‌های تجاری، محتوا (پست‌های وبلاگ، اینفوگرافیک، و غیره)، وبینارها، پست مستقیم، کمپین‌های وایرال، رسانه‌های اجتماعی، جستجو و موارد دیگر ایجاد می‌شود. در اینجا، تولید سرنخ اتفاق می‌افتد، زیرا اطلاعات جمع‌آوری می‌شود و سرنخ‌ها به سیستم مدیریت سرنخ برای پرورش بیشتر در قیف کشیده می‌شوند.
  • علاقه (Interest): وقتی سرنخ ها تولید شدند، به مرحله علاقه می­روند، جایی که در مورد شرکت، محصولات آن و هر گونه اطلاعات مفید و تحقیقاتی که ارائه می­دهد اطلاعات بیشتری کسب می­ کنند. در اینجا فرصتی برای برندها فراهم شده است تا با افراد موجود در پایگاه داده اصلی خود ارتباط برقرار کرده و موقعیت خود را معرفی کنند. بازاریابان می‌توانند از طریق ایمیل‌ها، محتوایی که بیشتر در مورد صنایع و برندها، کلاس‌ها، خبرنامه‌ها و موارد دیگر هدف قرار می‌گیرند، سرنخ‌ها را پرورش دهند.
  • بررسی (Consideration): در مرحله بررسی، سرنخ­ ها به سرنخ های واجد شرایط بازاریابی تبدیل شده و به عنوان مشتریان بالقوه دیده می‌­شوند. بازاریابان می‌توانند اطلاعات بیشتری درباره محصولات و پیشنهادات از طریق کمپین‌های ایمیل خودکار به مشتریان بالقوه ارسال کنند، در حالی که به پرورش آنها با محتوای هدفمند، مطالعات موردی، آزمایش‌های رایگان و موارد دیگر ادامه می‌دهند.
  • قصد (Intent): برای رسیدن به مرحله قصد، مشتریان بالقوه باید نشان دهند که علاقمند به خرید محصول یک برند هستند. این می­تواند در یک نظرسنجی، پس از نمایش یک محصول، یا زمانی که یک محصول در سبد خرید در یک وبسایت تجارت الکترونیک قرار می گیرد، اتفاق بیفتد. این فرصتی برای بازاریابان است تا دلیل محکمی برای اینکه چرا محصولشان بهترین انتخاب برای خریدار است، ارائه دهند.
  • ارزیابی (Evaluation): در مرحله ارزیابی، خریداران در حال تصمیم­گیری نهایی در مورد خرید یا عدم خرید محصول یا خدمات یک برند هستند. به طور معمول، بازاریابی و فروش با یکدیگر همکاری نزدیکی دارند تا فرآیند تصمیم ­گیری را تقویت کنند و خریدار را متقاعد کنند که محصول برند آنها بهترین انتخاب است.
  • خرید (Purchase):این آخرین مرحله در قیف بازاریابی است که در آن مشتری بالقوه تصمیم به خرید گرفته و به مشتری تبدیل می­ شود. اینجاست که فروش، معامله خرید را انجام می­ دهد. یک تجربه مثبت از سوی خریدار می تواند منجر به ارجاعاتی شود که به بالای قیف بازاریابی دامن می زند و این روند دوباره آغاز می شود.

تفاوت های کلیدی بین قیف ­های بازاریابی B2C و B2B:

  • اکثر مصرف کنندگان B2C به تنهایی یا با گروه کوچکی از مشاوران مورد اعتماد (معمولاً دوستان و خانواده) در قیف حرکت می کنند، در حالی که مصرف کنندگان B2B معمولاً یک گروه خرید بزرگتر و بین بخشی دارند. میانگین گروه خرید B2B  برابر با ۵.۴ نفر است.
  • مصرف کنندگان B2C ممکن است هرگز مستقیماً با یک نماینده شرکت ارتباط برقرار نکنند، به خصوص در وب­سایت­های تجارت الکترونیک، در حالی که مصرف کنندگان B2B معمولاً با یک نماینده فروش در انتهای پایین قیف تعامل دارند.

قیف­ های غیر خطی

برخی از کارشناسان استدلال می­‌کنند که قیف بازاریابی دیگر مرتبط نیست زیرا فرآیند خرید دیگر خطی نیست.

سرنخ­‌ها در مراحل مختلف وارد قیف می­‌‍شوند. گاهی اوقات این اتفاق می افتد زیرا آنها ارجاع می شوند و از قبل می­‌دانند که می خواهند محصول یک برند را بخرند، بنابراین در مرحله قصد وارد عمل می‌­شوند. همچنین ممکن است به این دلیل اتفاق بیفتد که آنها آموزش خود را دنبال کرده‌اند و از روی علاقه یا توجه به آن می‌پردازند.

از آنجایی که دسترسی به اطلاعات به دلیل پیشرفت‌­های تکنولوژیکی (به معنی ظهور اینترنت) افزایش یافته است، مشتریان به طور فزاینده­ای تحقیقات خود را انجام می دهند و به محتوای دیجیتال برای اطلاع رسانی در مورد محصولات وابسته هستند. در واقع، CEB گزارش می دهد که مشتریان B2B قبل از اینکه با یک نماینده فروش مواجه شوند، ۵۷ درصد از قیف را به تنهایی طی می­‌کنند.

بازاریابی در مقابل فروش: مالکیت قیف

یکی از جایگزین‌های قیف بازاریابی، سفر تصمیم‌گیری مصرف‌کننده مک‌کینزی است که از یک مدل دایره‌ای استفاده می‌کند تا نشان دهد که فرآیند خرید چگونه به خودش سوخت ­رسانی می­‌کند و محورها یا نقاط تماس را برجسته می‌کند.

بحث داغی در دنیای بازاریابی و فروش در حال وقوع است که دقیقاً چه کسی مالک این قیف است.

یک طرف استدلال می‌­کند که از آنجایی که مصرف کنندگان برای اطلاع از تصمیمات خرید خود به محتوای دیجیتال وابسته شده اند، بازاریابان مسئولیت بیشتری در قبال این قیف بر عهده گرفته اند، زیرا آنها همچنان به پرورش چشم انداز از طریق فرآیند خرید ادامه می‌دهند.

با این حال، حتی برخی افراد وجود دارند که قیف را به صورت عمودی تقسیم می‌کنند، که هم فروش و هم بازاریابی، مالک قیف کامل هستند. آنها استدلال می‌کنند که فروشندگان به طور زیادی به رهبران فکری تبدیل می‌شوند تا با انجام فعالیت‌های برون‌گرا، آگاهی را افزایش دهند. در این سناریو، هم بازاریابی و هم فروش برای پرورش سرنخ ها و چشم اندازها از آگاهی تا خرید کار می‌­کنند.

مهم‌ترین شاخص‌های تجزیه و تحلیل در قیف بازاریابی

برای اینکه بدانیم قیف بازاریابی ما تا چه اندازه موفق بوده است باید شاخص‌های کلیدی عملکرد یا KPI تعریف کنیم. شاخص‌های تجزیه و تحلیل در قیف بازاریابی شامل موارد مختلفی می‌شود که در ادامه به مهمتری موارد می‌پردازیم:

  1. نرخ همگرایی قیف فروش: این نرخ درواقع خیلی راحت و ساده به دست می‌آید. برای محاسبه نرخ همگرایی قیف فروش (Sale Funnel Conversion) کافی است ببینید چند نفر از مخاطبانی که وارد قیف شده‌اند در انتهای قیف از شما خرید کرده‌اند. اینجاست که متوجه می‌شوید تا چه اندازه موفق بوده‌اید، مخاطبان ورودی تا چه اندازه باکیفیت بوده‌اند و کدام مرحله از قیف مشکل داشته است.
  2. منابع ورودی: اینکه بررسی کنیم کدام منابع برای ما ورودی بیشتری داشته است کمک می‌کند تا دهانه قیف را بزرگتر کرده و از سوی دیگر روی آن منابع بیشتر سرمایه‌گذاری کنیم.
  3. زمان مراحل: زمان صرف شده در هر مرحله از قیف بازاریابی یا Time in Stage به ما می‌گوید که مشتری در مسیر خود در هر مرحله چقدر زمان صرف کرده است. قیف بازاریابی و مراحل سفر مشتری باید به صورتی باشد که در سریع‌ترین زمان انجام شود و مشتری در همان روز به نتیجه دلخواه برسد.
  4. نرخ درگیری: فراخوانی‌ها یا Call To Action برای ترغیب مخاطبان به انجام اقدام موردنظر ما اهمیت زیادی دارند. بنابراین باید بررسی کنیم کدام CTA ما نرخ همگرایی بیشتری داشته است تا دوباره از آن استفاده کنیم.
  5. نرخ موفقیت: هر سرنخی که وارد قیف بازاریابی شما می‌شود به عنوان یک فرصت تلقی خواهد شد؛ چراکه این احتمال وجود دارد او خریدار واقعی شما باشد. نرخ موفقیت یا Close Rate نشان می‌دهد تا چه اندازی در تبدیل سرنخ به مشتری نهایی موفق بوده‌اید.

شرح قیف تجربه مشتری

ما خلاصه ه­ایی از مهمترین مراحل قیف تجربه مشتری را استخراج کرده و در زیر توضیح داده ایم.

  • تکرار (Repeat): بعد از اینکه مشتری خریدی را انجام داد، مرحله بعدی این است که او را به مشتری تکراری تبدیل کنید. این به معنای بهبود حفظ و پرورش مشتریان برای خرید بیشتر و بزرگتر است. بازاریابان به فعالیت ­های قیف ادامه می دهند تا اقدامات تکراری توسط مصرف کننده را تشویق کنند.
  • وفاداری (Loyalty): در مرحله وفاداری، مشتریان ترجیح برای یک برند را توسعه می‌­دهند و شروع به شناسایی آن و شخصی سازی محصولات می کنند. اینجاست که تعامل بسیار مهم است و بازاریابان می‌توانند به پرورش این ارتباط شخصی با یک برند از طریق توسعه جامعه، تعامل و اطلاع‌رسانی کمک کنند.
  • ارجاع (Referral): هنگامی که مشتری به یک برند وفادار است، احتمال بیشتری دارد که ارجاعات تجاری ارائه کند و محصولات برند را توصیه کند.
  • حمایت (Advocacy): تبدیل مشتریان خود به حامیان، تکامل نهایی برای پرورش مشتریان فعلی است. تبلیغ محصول در قالب نوشتن بررسی محصول، پست کردن در مورد محصولات در رسانه­ های اجتماعی و موارد دیگر می­‌تواند به جذب سرنخ های جدید بیشتر برای قیف بازاریابی کمک کند. داشتن یک توصیه خارجی که به یک برند مرتبط نباشد می­ تواند به شدت بر مشتریان بالقوه تأثیر بگذارد. بازاریابان می­ توانند برای توسعه جوامع خود برای حمایت بهتر از مدافعان تلاش کنند، از آنها بخواهند در مطالعات موردی شرکت کنند یا آنها را در مورد محتوای تولید شده توسط مصرف کننده در رسانه ­های اجتماعی درگیر کنند.

اهداف نهایی عبارتند از افزایش تعداد و اندازه خریدها، افزایش آگاهی و ارجاع بیشتر برای تقویت قیف بازاریابی است.

مطالب مرتبط:

Marketing funnel